سراب
سراب
|
به خدا گفتم: خسته ام! گفت: لا تقنطوا من رحمة الله(از رحمت خدا نا امید نشوید) گفتم: کسی رو ندارم!گفت:نحن اقرب الیه من حبل الورید(ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم) گفتم:هیچکس نمیدونه تو دلم چی میگذره! گفت:ان الله یحول بین المرء و قلبه(خدا حائل است میان انسان و قلبش) گفتم:انگار اصلا منو فراموش کرده ای! گفت:فاذکرونی اذکرکم...(مرا یاد کنید تا یاد شما باشم). خدایا رحمتی کن تا ایمان نام و نان برایم نیاورد/توفیقم ده تا نانم و حتی نامم را در خطر ایمان افکنم. |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |